زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

حکم جاهل (قرآن)





در باره فرد جاهل در آموزه‌های دينی احکام خاصی بيان شده است كه به برخی از آن‌ها اشاره می‌نماييم.


۱ - وجوب فراگیری معارف



فراگیری معارف و احکام دین ، از سوی جاهلان واجب است.
«وما کان المؤمنون لینفروا کافة فلولا نفر من کل فرقة منهم طـائفة لیتفقهوا فی الدین ولینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون؛ شایسته نیست مؤمنان همگی بسوی میدان جهاد کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفه‌ای کوچ نمی‌کند (و طایفه‌ای در مدینه بماند)، تا در دین و معارف و احکام اسلام آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید از مخالفت فرمان پروردگار بترسند، و خودداری کنند!»

۱.۱ - شان نزول


مرحوم طبرسی در مجمع‌البیان از ابن عباس چنین روایت کرده است که هنگامى که پیامبر (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) به سوى میدان جهاد حرکت مى‌کرد، همه مسلمانان به استثناى منافقان و معذوران در خدمتش حرکت مى‌کردند، اما پس از آنکه آیاتى در مذمت منافقان نازل شد و مخصوصا متخلفان جنگ تبوک را به باد ملامت گرفت، مؤ منان را بیش ‌ از پیش مصمم به شرکت در میدانهاى جهاد کرد، حتى در جنگهائى که پیغمبر (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) شخصا شرکت نمى‌کرد (سریه‌ها) همگى به سوى میدان مى‌رفتند و پیامبر (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) را تنها مى‌گذاردند، آیه فوق نازل شد و اعلام کرد که در غیر مورد ضرورت شایسته نیست همه مسلمانان به سوى میدان جنگ بروند (بلکه گروهى در مدینه بمانند، و معارف و احکام اسلام را از پیامبر (صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) بیاموزند، و به دوستان مجاهدشان پس از بازگشت تعلیم دهند). همان مفسر بزرگ شان نزول دیگرى به این مضمون نیز نقل کرده است که گروهى از یاران پیامبر (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) براى تبلیغ اسلام به میان قبائل بادیه نشین رفتند، بادیه نشینان مقدم آنها را گرامى داشتند و به آنها نیکى کردند، ولى بعضى به آنها ایراد گرفتند که چرا پیامبر (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) را رها کردید و به سراغ ما آمدید، آنها از این نظر ناراحت و افسرده شدند و به خدمت پیامبر (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) بازگشتند آیه نازل شد و برنامه تبلیغى آنها را تصویب کرد و از آنها رفع نگرانى شد.
شان نزول سومى نیز در تفسیر (تبیان) براى آیه فوق نقل شده و آن اینکه بادیه نشینان هنگامى که مسلمان شدند براى فرا گرفتن احکام اسلام همگى به سوى مدینه حرکت کردند، و این سبب بالا رفتن قیمت اجناس و ارزاق و مشکلات و گرفتاریهاى دیگرى براى مسلمانان مدینه شد، آیه نازل گردید و به آنها دستور داد، لازم نیست همگى شهر و دیار خود را خالى کنند و براى فهم معارف اسلام به مدینه بیایند، بلکه کافى است گروهى این عمل را انجام دهند.

۲ - لزوم سؤال و پرسش



سؤال و پرسش جاهل از اهل خبره لازم است.
«وما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فسـلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون؛ و پیش از تو، جز مردانی که به آنها وحی می‌کردیم، نفرستادیم! اگر نمی‌دانید، از آگاهان بپرسید (تا تعجب نکنید از اینکه پیامبر اسلام از میان همین مردان برانگیخته شده است)!»
«وما ارسلنا قبلک الا رجالا نوحی الیهم فسـلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون؛ ما پیش از تو، جز مردانی که به آنان وحی می‌کردیم، نفرستادیم! (همه انسان بودند، و از جنس بشر!) اگر نمی‌دانید، از آگاهان بپرسید».

۳ - معذور بودن جاهل



جاهل قاصر معذور است.
«... فلا تجعلوا لله اندادا وانتم تعلمون؛ آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان (جو زمین‌) را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند)». (از تقیید نهی به علم، معذوریت جاهل در عدم توانایی بر علم و یا عدم وصول دلیل به وی استفاده می‌شود. )

۳.۱ - کتمان حقیقت


«ولا تلبسوا الحق بالبـطـل وتکتموا الحق وانتم تعلمون؛ و حق را با باطل نیامیزید! و حقیقت را با اینکه می‌دانید کتمان نکنید!».
«ولا تاکلوا امولکم بینکم بالبـطـل وتدلوا بها الی الحکام لتاکلوا فریقـا من امول الناس بالاثم وانتم تعلمون؛ و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه، (قسمتی از) آن را (به عنوان رشوه ) به قضات ندهید، در حالی که می‌دانید (این کار، گناه است)!».
«یـاهل الکتـب لم تلبسون الحق بالبـطـل وتکتمون الحق وانتم تعلمون؛ ای اهل کتاب ! چرا حق را با باطل (می‌زمیزید و) مشتبه می‌کنید (تا دیگران نفهمند و گمراه شوند)، و حقیقت را پوشیده می‌دارید در حالی که می‌دانید؟!»

۳.۲ - فرستادن رسولان


«یـاهل الکتـب قد جاءکم رسولنا یبین لکم علی فترة من الرسل ان تقولوا ما جاءنا من بشیر ولا نذیر فقد جاءکم بشیر ونذیر والله علی کل شیء قدیر؛ ای اهل کتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتی میان پیامبران، به سوی شما آمد؛ در حالی که حقایق را برای شما بیان می‌کند؛ تا مبادا (روز قیامت) بگویید: «نه بشارت دهنده‌ای به سراغ ما آمد، و نه بیم دهنده‌ای»! (هم اکنون، پیامبر ) بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده، به سوی شما آمد! و خداوند بر همه چیز تواناست».
«یـمعشر الجن والانس الم یاتکم رسل منکم یقصون علیکم ءایـتی وینذرونکم... وشهدوا علی انفسهم انهم کانوا کـفرین• ذلک ان لم یکن ربک مهلک القری بظـلم واهلها غـفلون؛ (در آن روز به آنها می‌گوید:) ای گروه جنّ و انس! آیا رسولانی از شما به سوی شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو می‌کردند، و شما را از ملاقات چنین روزی بیم می دادند؟! آنها می‌گویند: «بر ضدّ خودمان گواهی می‌دهیم؛ (آری، ما بد کردیم.)» و زندگی (پر زرق و برق) دنیا آنها را فریب داد؛ و به زیان خود گواهی می‌دهند که کافر بودند!• این بخاطر آن است که پروردگارت هیچ‌گاه (مردم) شهرها و آبادیها را بخاطر ستمهایشان در حال غفلت و بی‌خبری هلاک نمی‌کند. (بلکه قبلاً رسولانی برای آنها می‌فرستد.)»
«من اهتدی فانما یهتدی لنفسه ومن ضل فانما یضل علیها ولا تزر وازرة وزر اخری وما کنا معذبین حتی نبعث رسولا...؛ هر کس هدایت شود، برای خود هدایت یافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد؛ و ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم (تا وظایفشان را بیان کند)».

۳.۲.۱ - منظور از عذاب


در اینکه منظور از عذاب در اینجا هر نوع عذاب دنیا و آخرت است یا خصوص عذاب استیصال (یعنى مجازاتهاى نابود کننده همچون طوفان نوح) در میان مفسران گفتگو است، ولى بدون شک ظاهر آیه مطلق است و هر نوع عذاب را شامل مى‌شود.
و نیز در اینکه آیا این حکم ، مخصوص آن دسته از مسائل شرعى است که تنها راه فهم آنها ادله نقلیه است و یا همه مسائل را اعم از اصول و فروع، عقلى و نقلى شامل مى‌شود؟ باز در میان مفسران گفتگو است.
اما اگر بخواهیم به ظاهر آیه که اطلاق دارد عمل کنیم باید بگوئیم همه احکام عقلى و نقلى را در رابطه با اصول و فروع دین شامل مى‌شود، و مفهوم این سخن آن است که حتى در مسائلى که عقل مستقلا نیک و بد آن را تشخیص مى‌دهد (مانند خوبى عدالت و بدى ظلم) باز تا پیامبران الهى نیایند و حکم عقل را به وسیله حکم نقل تایید و تقویت نکنند خداوند به لطفش کسى را مجازات نخواهد کرد (دقت کنید).
«... لم تؤذوننی وقد تعلمون انی رسول الله الیکم...؛ (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قومش گفت: «ای قوم من! چرا مرا آزار می‌دهید با اینکه می‌دانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟!» هنگامی که آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت؛ و خدا فاسقان را هدایت نمی‌کند!»

۴ - پانویس


 
۱. توبه/سوره۹، آیه۱۲۲.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۸۹.    
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۴۳.    
۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۲.    
۶. اردبیلی، احمد بن محمد‌، زبدة البیان، ص۱۱۴.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۴۲.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۸۸.    
۹. آل عمران/سوره۳، آیه۷۱.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۱۹.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۱۳۰.    
۱۲. انعام/سوره۶، آیه۱۳۱.    
۱۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۵.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۱.    
۱۵. صف/سوره۶۱، آیه۵.    


۵ - منبع


فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم جاهل»    


رده‌های این صفحه : آیات الاحکام | جهل | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.